یاحسین

Masculinist

خانمها موجودات غریبی هستند...مرد هی بهشون ابراز علاقه میكنه...به طرق مختلف... میل میده...بیچاره پامیشه میره ببینتش...نامه میده...تلفن میزنه...خانمه هی محلش نمیزاره...یعنی میذاره ها ولی با پا پس میزنه...با دست پیش میكشه...بعد همین خانمه یه روزی میبینه كه یه خانم دیگه حواسش به اون آقاست...بعد كم كم پیداش میشه...شروع میكنه به یادآوری خودش...من اگه مرد بودم دیگه واسش تره هم خورد نمیكردم...چرا؟...چونكه میدونستم اینگونه بازگشت به عقب و دوره كردن من واسطه ایه...با اینكه ممكنه كمیت داشته باشه ... دیگه كیفیت نداره

زیباست
همان
بی
مفهو
م
خا)
(موش
ی فرو
ریخت
در)
هم
ه
(جا
ن
حال

پرده بالا رفت و
.



.



.

ديدم هست ونيست

cardiography:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
The characteristic data ...

گاهی سلامت قلب را با بالا بردن ضربان آن میسنجن ... یاد من باشد اگر روزی قرارشد كه سلامت قلبم را با بالا بردن ضربان آن بسنجن واژه هایی راكه توخلق كردی و با انگشتان طرب ابدی كردی ... برایم بخوانن ... قلبم تحمل واژه هایت را ندارد ... ریه هایم به نفس نفس میافتن ... وآب آنقدردرچشمم زیاد میشود كه كلمات تو را چند تا چند تا میبیند! ... همیشه با خود میگفتم یادم من باشد اگر شنبه ای ... یكشنبه ای ویا دوشنبه یا سه شنبه ...نه چهارشنبه بهتراست یا شاید پنج شنبه یا جمعه ای كه تو را دیدم ... رقص كنان چشم ازانگشتان طربت برندارم ... تا شاید نگاهم مرهمی باشد برتیری كه دستانت از ستایش درد كشیدند ... ومیدانم ... میدانم كه دیدن دستانت را تا آخرعمرباید درهمان صندوقخانه كه تو نامش را خوب میدانی سپرد

دیشب نصفه شب حقوق گیرهای دولت تو محله ما مشغول تیراندازی بودن ... سگ كشی میكردن ... شما باشید چقدر میگیرید تا چند تا گلوله ناقابل را تو مخ چند تاسگ ولگرد و گشنه ناقابل خالی كنید؟