Thursday, December 30, 2004

"My mother, no word! My sisters, brothers, aunt, uncle, grandmother, no word!" yelled a woman at a makeshift morgue in Lhokseumawe, Indonesia. "Where are they? Where are they? I don't know where to start looking."
"Is this the fate that we had planned for? My darling, you were the only hope for me," a young man cried for one of the train victims — his university sweetheart — as Buddhist monks prayed nearby.
Sri Lanka listed 21,700 people dead, India 4,400 and Thailand 1,500, with the toll expected to rise. A total of more than 300 were killed in Malaysia, Myanmar, Bangladesh, the Maldives, Somalia, Tanzania, Seychelles and Kenya.
Officials had not yet counted
"The sea was full of bodies," said one refugee
"People are looting, but not because they are evil, but they are hungry,"
It was all sudden and unexpected. There were just too many bodies to recover," Veera Shanmuga Moni said. "Now that we are close to finishing that job, we will now take care of sanitation and supply of clean water."
Survivors lined up at airports to leave the country, many without relatives or lovers they had come with.
"I saw many kids perish. I saw parents trying to hold them but it was impossible. It was hell," said Karl Kalteka of Munich, Germany, who lost his girlfriend in the torrent.
tsunami soared above 55,000 and tens of thousands still were missing. Grieving survivors buried their dead by hand, trying to ward off an epidemic that the U.N. health agency warned could double the toll yet again.


این اخبار آزردمون می كنه ولی بیشتر از اون ترسوندمون؛ وحشتناك بود
كن فیكون... میخوام بگم سواحل فسق وفجوررو بلعید ولی دلم نمیاد
همیشه تر وخشك با هم میسوزندوهنوز هم به درستی نمی دونم كه فسق چیه وفجور چه كاریه ولی خوب از فكرم می گذره
این روزها كه بحث های مقاوم سازی داغه داغه گاهی وقت ها با خودم فكر می كنم قبل ازاینكه سرپناه مونو مقاوم كنیم بایدیه چیزهایی رو تو خودمون مقاوم كنیم.مگه اونایی كه تو ساحل نشسته بودند و داشتن از گذراندن تعطیلاتشون لذت میبردند اونم كجا تو مالدیو؛به به ...سقفی بالای سرشون بود
اونا دیدن كه دریا رفته عقب ,عقب ,عقب...ومحو شده ویهو هجوم آورده,وحشتناكه,وحشتناكه
نمیشه با چند تا دیواربرشی و بادبند خودمونو كاملاً ایمن حس كنیم وبریم دنبال كارخودمون
چطور با نماز یا رقص بارون طبیعت راهشو به نفع ما تغییر میده پس فراموش كردن پدیدآوردنش هم قهر میاره اونم چی از نوع
TSUNAMI
به خودم میگم بیا واسه دلت یه چند تا بادبند درست كن تا با نسیمي كه میوزه كیف كنی ویهو به هوا نپری.یكمی هم دیوار برشی طراحی كن براش تا به هرترتیب ؛ از هر طریق ؛باری به هرجهت به چیزی دست پیدا نكنه ویادش نره كه درست ترین و كوتاه ترین راه؛راه مستقیمه
طبیعت این چیزهارو نمی پسنده
فكرمیكنم اینطوری شاید بشه از قضا به قدرش پناه برد
....ولی؛منی كه پر از ضد ونقیضم
خدایا چطوری زندگی كنیم كه به جایی بر نخوره؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home