می دونی تازگیها به قول تو كه این طرفا نیستی دیگه كمتر به خودم گیر میدیم...میگم آدم برای اینكه لااقل خودشو درست بتونه بشناسه وبا انشعابات فكری و رفتاریش كه شاید خودشم ازشون بیخبربوده ، مواجه بشه باید با آدمهای متفاوت معاشرت كنه...میشه با آدمهایی آشناتر بشی كه با آدمهای ناخوشایندت معاشرت داشتن...میشه فصل كاملاً متفاوتی از دیگر فصلهای عمرتو شروع كنی بازی كردن...لزوماً همه معاشرین نباید آدمهای درست وطیف پر رنگی ازخوبی باشن وازچیزهایی كه تومیخوای و دوست داری باهات صحبت كنن ...میشه با آدمهای متوسط هم همدم شد تا جنبه های متوسطتو هم بشناسی...میشه حرفهای متوسط را هم شنید...میشه به حرفهای متوسط جوابهای خوب داد...میشه هركی رفتار خودشو حفظ كنه و یك رابطه هنوزهم خوشحال باشه... میشه جدی نباشی وهنوزهم راضی باشی...بد وجود نداره...همه چی در یك طيف خوبی غنج میزنه...غنج...میشه...میشه
<< Home