Wednesday, May 03, 2006

هركی برای خودش راهی برای تسخیرجفتش داره...دختر نمیذاره آب تو دل پسرتكون بخوره.با اینكه دختر زبرو زرنگی در انجام كارهای خونه نیست سعی میكنه توجه خودشو با چای ریختن...لقمه درست كردن...بشقاب دست دادن...اگر تشنشه آب دستش بده ...اگه سرش درد میكنه مسكن بهش بده...اگر سردشه براش كت بیاره...اگه گرمشه كتشو از تنش در بیاره...براش جاشو آماده كنه تا خوب بخوابه...در تمام حالات ازش عكاسی كنه طوری كه اگه عكسها رو پشت سرهم ببینی مثل فیلم سینمايی میشه...میدونی چرا اینطوریه ؟...چون هنوز با هم ازدواج نكردن
وهركی برای خودش راهی برای نگهداری جفتش داره...زن همش به شوهردستورمیده...برام آب میاری...د میگم برو بچه رو بشور پی پی كرده...چشمشوبا شامپو شستی...حالا بروكمپرسش كن...تو جارو كن من میرم یه كم رو تاپ بشینم...هنوز نرفتی خرید كنی....یادت باشه رفتیم تهران ال كنی و بل كنی...خوب شوهره هم یاد گرفته برای اینكه جو متشنج نشه"باشه" رو بگه ولی همون موقع اوامر رو انجام نده...یا مثلاً با غرغر كردن انجام بده:"بابا آخه تو هم یه كاری برای این بچه انجام بده"ا
یه راهه دیگه هم برای نگهداری جفت اینه كه لفظ های بد بكار ببری... وقتی داری با آقای شوهر حرف میزنی اونو با الفاظی مثل ایكبیری خطاب كنید...یا مثلاً اگه ازسرما شاكی بودید و شوهرتون با ملایمت بهتون گفت كه خوب لباس مناسب می پوشیدی ،بپری تو شكمش و بهش بگی حالا واسه من آدم شدی..به من میگی چطورلباس بپوشم
خلاصه برخلاف قبل از ازدواج نشون بدی كه اصلاً آقای شوهررو به هیچ جات حساب نمیكنی
من فكر میكردم مردهای خوب دیگه وجود ندارن...آدم حوس ازدواج میكنه