دیروز بلندترین روز سال ودیشب كوتاه ترین شب سال بود ... این اولین روزآخربهاربود كه دل ،نگران مشق های شب نبود ... ماه كامل بود وآروم از پشت درختها به مهمانی ما آمد (یا شاید هم ما مهمانش بودیم ... نمیدونم) هوا ملس ... آرامش ازته دل بالا میآمد و حیات نشئه تنهایی بود
Wednesday, June 22, 2005
Previous Posts
- وقتی دو شخص كه هیچ ربطی هم به هم ندارند وهر دو،اتف...
- دیشب خواب دیدم كه هاشمی به نفع احمدی نژاد رفت كنار
- ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...
- سلام ،...هیچ نوشتاری ازنوشتة عشق خوشتروماندگارتردر...
- ازیكی از بچه هایی كه تو یكی از ستادهای یكی از كاند...
- http://janatan.blogspot.com/2005/04/blog-post_08.html
- ممد نبودی ببینی...لب كارون ..چه گل بارون ...میشه و...
- لطفاً شهرستانی های تهرونــــــــــــــــی این مطلب...
- تو این هفته سه بار اشكم ریخت...بار اول روز اول هفت...
- تند تند راه می رفتمو آروم آروم فكر میكردم...چند رو...
<< Home