Saturday, December 30, 2006

دنیای ما یك خیاله ...ما زیر یه سقف گسترده خیال زندگی میكنیم... نمیدونم شوخیه یا جدیه(شاید یكی از مراتب باشه یا یك آسمون از هفت آسمان)...حتی فكراینكه شوخیه یا جدیه هم یك خیاله ... برداشتهای متفاوت و بی نهایت ما انسانها از دوروبرمون ... از آدمهایی كه میشناسیم یا باهاشون آشنا میشیم یا حتی اونایی كه مارو میشناسن ...ازجریانهایی كه دوروبرمون میگذره ...همش خیالاته... اینكه خیال میكنن به حكم جنایت(جنایتكاره خیال میكنه جنایت نكرده)كسی اعدام میشه ... درجایی جشن میگیرن و درجایی عزای عمومی ...همه مشغول خیال كردنن ...ومن مطمئنم كه قضاوت خداوند جدای این خیالاته ... اصلاً خداوند مسلكش با ماها فرق داره ...چه بسا اونی كه به حكم جنایت اعدام شد مقرب درگاه باشه(تنم لرزید با این خیالی كه كردم) و ممكنه واقعیت این خیال من باشه... یا مثلاً من خیال میكنم كه : بابا این همه انسانهای قدرتمند سراسر این كره كه اندازه پشگله دارن جنایتهای ویژه انجام میدن ؛چرا كسی اونا رومحاكمه نمیكنه...لابد خیال میكنن كه دارن لطف و احسان میكنن به بقیه ... خیال دیگه ... خیـــــال